انجمن شاعران مرده ۱۹۸۹
چه میشود معلمی بیایید و بچهها را عاشق خود کند، چه دارد این حس که نوجوانان به دنبال معلم ادبیات برود. نه چون او مریدشان است بلکه به خاطر آنکه دوستشان است. دوستیهایی ماندگار در دورانی که هیچوقت از ذهن پاک نمیشود.
پاره کردن صفحههای اضافه کتاب، بر دوش کشیدن این معلم و آن لحظه که همه بر روی میزهایشان میایستند و معلم را صدا میزنند پر از خاطره است. خاطرهای از حال و هوای مدرسه پسرانه با آن لباسهای یکدست و ظاهرهای یکشکل اما با تفاوتهای درونی بسیار زیاد.
#پیشنهاد_میکنم لحظات پراحساس و درونگرایی که تبدیل به برونیترین و نابترین و خالصترین حسها میشود را با بازی برنده اسکار، رابین ویلیامز از دست ندهید تا خاطرات خوب دوران مدرسه را به یاد بیاورد و خاطرات بد را فراموش کنید.
✍ #نوشته_مهدی